مي خواستم خلاصه اي چند سطري در مورد قران بنويسيد

ممنون؛
جامعه ما در برخورد با مدرنيته تقريبا سه موضوع کلي گرفته:
1- گروهي که اصالت را به مدرنيته داده اند (چه دين را قبول داشته باشند چه نداشته باشند)
2- گروهي که اصالت را به دين داده اند اما معتقدند تمدن غرب خوب و بدش از هم قابل تفکيکند و قائل به وجود قلمرو براي دين و قابليت تعامل با برخي وجوه غرب اند.
3- گروهي که اصالت را به دين مي دهند و قائل به دين حداکثري هستند و تمدن غرب را پيوسته و غير قابل تفکيک مي دانند.

فرهنگستان علوم اسلامي در گروه سوم است. البته اگر به طور جزئي تر بخواهيم وارد تفکراتشان شويم، ايشان معتقدند که اگر کسي بدون ايمان اجتهاد کند فهمش براي خودش هم حجت نيست چه رسد به ديگران و بالاتر از اين فقيه نيازمند ابتهال و تضرع است و فقيهي که بدون ابتهال و تضرع اجتهاد کرد ،فتوايش براي مقلدان حجت نيست، عبوديت شرط ثبوتي اجتهاد است. ايشان برخلاف مرحوم اصفهاني و ديگران که سيره عقلا را نسبت به هم عقلا در نظر مي گيرند چه مؤمن و چه کافر معتقدند که فقط سير? مؤمان جزء سير? عقلا محسوب مي شود. و غير مؤمنان از عقلا نيستد ،بلکه آنان مصداق "الذي يتخطبه الشيطان من المس" (کسي که شيطان بر اثر تماس او را آشفته و ديوانه کرده است) هستند. مثلا ايشان در مورد معناي لغت هم مي گويند: ما معتقديم بايد حتي فهم معناي لغت را با تعبد و ابتهال فهميد و لذا از المنجد که نويسنده آن غير مسلمان است استفاده نمي کنيم و فهم معناي لغت را هم از قرآن و روايات طلب مي کنيم. البته استماع سخن از معصوم غير از اجتهاد است و آن استماع حجت است و مشروط به ايمان نيست دلايل اين مباحث نيز بايد در جلسات ديگر مورد بحث قرار گيرد. ولي اجمالا آياتي داريم که از آنها استفاده مي شود کساني که ايمان ندارند محروم از فهم هستند ،مثل آيه وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُورا. البته دين سطحي از تفاهم را با غير مسلمان و غير مؤمنين دارد که آنجا هم نيازمند به سطحي از تقوا است و لذا ساحران که از آن تقوا برخوردار بودند با نشانه هايي که ديدند حق را فهميدند و گفتند آمنا برب هارون و موسي، اما فرعون که اين سطح از تقوا را نداشت حق را نفهميد و شرط فهم را نداشت.

سلام عليکم و رحمة الله ... حاج آقا، نظر شما در بار? تفکرات فرهنگستان علوم اسلامي چيه؟ و بطور کلي بيشتر به کدام جريان فکري تمايل داريد؟ (من احتمالا 5 شنبه ميام قم، بايد در مورد آيند? تحصيليم از چند نفر مشاوره بگيرم. اگر شما آن روز وقت داريد، خوشحال ميشم ببينمتون)

سلام عليكم. احسنت. آقا باعث افتخاره. اگر روحانيت مستحكم وارد اين مقوله شوند نتايج بسيار مهمي دربر خواهد داشت. در حال حاضر ساليانه هزاران ميليارد در راه خدمت به طب مدرن يهودي هزينه مي شود و ثروت يهوديان بيشتر. البته مطمئن باشيد در ابتداي راه با مشكلات فراواني مواجه خواهيد بود و به شدت نفي خواهيد شد اما اساسا پيمودن راه حق همراه با مشكلات خواهد بود. اگر تمايل داشتيد مي توانيم در مقوله تحقيق و تبادل اطلاعات در خدمت باشيم. اللهم عجل لوليك الفرج

باسلام بعضي وقت ها آدم دروغ هايي ميشنوه كه اگر دستگاه دروغ سنج بود مي تركيد "پزشكي جديد عمر رو از سي سال به هشتاد سال افزايش داده" ببخشيد نمونش تو كشور خودمون براساس اظهارات همين مسئولين وزارت بهداشت سن سكته قلبي به سنين جواني 30-40 سال رسيده پر رويي حاميان طب مدرن واقعا مثال زدني است

حاج آقا من که به شما گفتم به جاي وبلاگ بازي بريد چند صفحه جامع المقدمات بخونيد. شما که نه پزشکي مدرن خونديد نه چيزي از طب سنتي مي دونيد بنابراين درباب چيزهايي که هيچ تصوري از اونها نداريد مداخله نکنيد لطفا. شما جماعت جاهل دين مردم رو ملعبه ي دست مشتي شارلاتان کرديد و سلامتي مردم رو به خطر انداختيد بعد انتظار داريد من براي شما احترام قائل بشم و مثل ملاصدرا باهاتون حرف بزنم.حاج آقا انصافا شما مي دوني فرق پروستات با خربزه ي مشهدي چيه که اومدي تو وبلاگت داري تخم جهالت پراکنده مي کني.تو اصلا مي دوني فروس سولفات با شلمان چه فرقي داره که اومدي درباره ي آهن نظر دادي؟

ما عاقبت به خير شديم که نقد ما از ديدگاه شما که فرق طب رو با انبردست نمي دوني شده هجوآميز. شما چون آدم بي سوادي هستيد دوست داريد تو همه چيز سرک بکشيد.از طب و فلسفه گرفته تا هم فيها خالدون! اما اين بار يک منتقد اومده وسط که از تکفير نمي ترسه و از هر دري که امثال شما بخوان مغالطه کنن مي تونه جواب بده بنابراين راه رو اين ديديد که با چماق ادب وارد بشيد در صورتي که من در نقدهايي که بر روازاده وارد کردم کاملا علمي وارد بحث شدم. شما بفرماييد اثبات کنيد که نمک دريا يد داره يا بفرماييد اثبات کنيد که حديث جعلي نيست .اگر هم سواد ورود به اين بحث ها رو نداريد که نداريد بفرماييد وارد مقولات فلسفي بشيد و به قول خودتان مبنايي يه مقاله بنويسيد و از طب سنتي دفاع کنيد.البته از درسي که به دوستتون دادم عبرت بگيريد و رطب و يابس به هم نبافيد. من به سيد محمد تقي ابطحي هم گفتم.گفتم اگه شما به اون لاطائلات نمي گفتيد نقد عالمانه اين طرف توهم نمي زد که فکر کنه ملاصدراست و براي خودش ماء الشعير ليمويي باز کنه.البته از جوابي که ايشان به ميثم مهديار دادن مشخصه که دارن به حرف من مي رسن. ضمنا من عادت دارم مطالب هجوآميز رو با نيش و کنايه نقد کنم که طرف يه وقت فکر نکنه نظريه ي حرکت جوهري رو مطرح کرده. درباره ي ديگ و قابلمه هم اون يه مثال بود من زدم شما مثل اينکه گيرندت هنوز با زغال ليمويي کار مي کنه.

@ افشين پور:

در ضمن، بنده به جهت ظن خوبي که نسبت به ديگران دارم فکر کردم شما نقدي عالمانه نسبت به مواضع ايشان داريد به همين دليل ابتدا نقد شما را مطرح کردم و بعد خواندم!! اما متاسفانه با مشتي مطالب هجوآميز که به دور از شخصيت يک منتقد مصلح است مواجه شدم که باعث انتقاد و گلايه برخي دوستان و اساتيد شد .... من خودم منتقد هستم اما کجا شخصيت افراد را با عبارت هتاکانه مورد حمله قرار دادم که بخواهم از چنين سيره اي در وبلاگم حمايت کنم؟! بنده منتقد جناب روازاده هستم و در دفتر ايشان آن هم در فضايي که اطرافيان ايشان به شدت نسبت به مواضع ايشان تعصب دارند از شخص ديگري در مسائل علمي حمايت کردم و ايشان را ارجح از آقاي روازاده برشمردم و به ادعاهاي بي سند ايشان و مشکلاتي که براي طرفداران طب سنتي ايجاد مي کند معترض شدم. اما جار و جنجال راه نيانداختم و شخصيت ايشان را مورد هتک قرار ندادم و ايشان هم استقبال کرد. اين يک نمونه از مطالبي است که بنده در مواجهه با تحليل يون از جانب امثال ايشان مطرح کردم و مخالفت کردم. البته نه از جبهه امثال شما بلکه از ديدگاهي که مورد نظر خودم بود. ايشان در مورد تحليل يوني حتي اگر از لحاظ طب و شيمي مدرن درست هم گفته باشند از ديد من يک اشتباه مسلم کرده اند و اين رويکرد ايشان مورد تاييد ما نيست:
http://shiateb.blogfa.com/post-47.aspx

@ افشين پور:
بنده مروج فکري هستم که معتقد به طب جامع اسلامي است. در اراء پزشکاني هم که معرفي کردم مواردي هست که خود بنده با آن مخالفم و در نقدهايم صريحا اشاره کرده ام که اين راه را غير علمي و ضد علمي ميدانم. با اين حال به معرفي آراء آن ها پرداختم. همين اثبات مي کند که ظن شما بي مورد است چون اگر غير از اين بود بنده نبايد به معرفي آراء افرادي ميپرداختم که خودم به مباني فکريشان منتقدم. آقاي روازاده هم يکي از ايشان است. در ضمن بنده با ايشان ارتباطي ندارم و مصاحبه با ايشان هم نظر من نبود و تمام کارها توسط نشريه پنجره انجام شد و بنده مکلف شدم با ايشان مصاحبه کنم و جهت اطلاع رساني مصاحبه ايشان را بر روي وبلاگ قرار دادم و هيچ سهمي در نشر آن در هيچ رسانه اي نداشتم. در ضمن، مورد ديگري که اثبات مي کند حرف شما از اساس ايراد دارد اين هست که فرموديد: " شما که بلديد درباره ي ديگ و قابلمه با حضرات مصاحبه کنيد" در صورتي که اگر به فايل کامل صوتي مراجعه نماييد بنده هيچ جايي چنين مواردي را مطرح نکرده ام بلکه فقط به مسائل مبنايي طب پرداخته ام و اين بار ديگر اثبات مي کند که حضور بنده در اين عرصه، دليلي غير از آنچه شما ميگويي دارد و شما در اشتباه به سر ميبريد و با ظن گمان صحبت ميکنيد.

جناب آقاي مقدس زاده. اين ها عجيب بهانه جو هستن. اگر پزشک نباشي ميگن چرا دخالت ميکني تو که سواد نداري. اگه پزشک باشي ميگن شياد و شارلاتاني. اگه طلبه باشي ميگن درستو خوب نخوندي. اگه عالم دين باشي ميگن علما مشکلشون اينه که از پزشکي سر در نميارن .... وقتي ميگي اينو آيت الله جوادي املي گفته تحقير ميکنن که خوب شد يه نفر يه چيزي گفت شما دستت خالي نباشه. وقتي ميگي آيت الله حسن زاده گفته ميگن من شانم اجل از بحث با امثال شماس!! ... خلاصه خيلي ادمهاي باحالي هستن!

چه جالب جناب رحيمي! پس شما در پي ديگ و قابلمه نيستي فقط مروج فردي هستي که در پي ديگ و قابلمه است!!!!! بالاخره اين ديگ و قابلمه از يه جاي تفکرات کلي طب اسلامي بيرون اومده ديگه! از آسمان که به زمين نيفتاده. من در سايت شما نقدي نديدم.نقد بنده رو هم که بر خلاف وعده حذف کرديد.شما که از نقد مي ترسيد چرا بساط راه انداختيد و دم از دين و عقل مي زنيد.شما که بلديد درباره ي ديگ و قابلمه با حضرات مصاحبه کنيد چرا بهشون نمي گيد از تو سوراخ بيان بيرون و جوابگوي مردمي باشن که هزاران کيلو آرسنيک و جيوه تو حلقشون ريختن و گوش خودشون و بچه هاشون رو بريدن!!!؟ هر چند مطمئنم بهشون زنگ زديد ولي جرات نکردن از تو سوراخ بيان بيرون. آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است.

عجب! جناب احمدپور شما انتظار داريد هرکسي از راه رسيد و نقدي به آراء کسي زد بنده براي رد حرف او يقه چاک کنم؟! شما اول يک نگاهي به مطالب وبلاگ بنده بياندازيد تا بر شما معلوم بشه که آن چيزي که بنده مدعي آن هستم در نقدهاي شما پيدا نميشود و قبل از اينکه شما بخواهيد به اسم نقد، الم شنگه راه بيندازيد منتقد امثال اقاي روازاده بوده ام. البته به سبک خودم. و در ملاقات حضوري هم با ايشان سر اين مسائل بحث کردم اما راه من از راه شما جداست. بنده در پي ديگ و کفگير و قابلمه نيستم و تا شما بخواهي با طرح مسائل جزئي به جايي برسي، جريان طب اسلامي با برنامه هايي که در پيش دارد، مردم را با خود همراه کرده است. بنده در جريان مسائلي هستم که شما نيستي وگرنه به بنده نميگفتي بيا و جواب بده. کارهاي بسيار مهم و کلاني در طب اسلامي شروع شده و بنده هرچند مطالب شما را قابل پيگيري ميدانم اما با توجه به اولويت هايي که براي کارم قائلم وارد شدن در چنين مسائل جزئي را براي خود، وقت تلف کردن ميدانم.

آقاي مقدس زاده لطفاً بفرماييد شما ساکن کدام شهر هستيد ... ممنون

جناب رحيمي بس کنيد اين ادا و اطوارها رو. من که در دو نقد خودم مشت يکي از اين حکماي شما رو باز کردم.پس چرا کسي جرات نکرد يه جواب بده و فقط بسيج شديد که با فشار دادن ماسماسک منفي بديد که البته در اون حوزه هم باز شکست خورديد. ما هر چه مي کشيم از اينه که افرادي مانند اين جناب مقدس زاده که استعداد کمي دارند وارد حوزه هاي علميه مي شن و با دو ريال سواد فلسفي و يه شاهي سواد حديثي مي خوان از دل اسلام طب استخراج کنن. بريد چهار صفحه کتاب شهيد مطهري بخوانيد دست کم بفهميد معني علم چيه بعد من با شما هم کلام مي شم. فعلا که بزرگان شما از ترس باز شدن مشت شارلاتانيسم هر کدام يه گوشه پنهان شدن و نوچه هاشون دارن سنگ پرت مي کنن و فحش مي دن.