حسادت و ثروت
نوشته شده توسط محسن مقدس زاده در تاریخ جمعه 94/2/4
خیلی از انتقادهایی که از افراد ثروتمند و حتی دزدیها و اختلاسها میشود ریشهاش اعتراض به کسب ثروت ناحق نیست. ریشه اکثر این اعتراضها (حالا یا به صورت فحاشی یا به صورت متلک و نیش و کنایه) حسد و حسادت است. البته این بدین معنی نیست که صد در صد انگیزه اعتراض به چنین افرادی حسادت باشد ولی سهم قابل توجهی از این انگیزه حسادت است. البته برای اینکه خود ما هم گرفتار قضاوت ناحق نشویم باید دانست که هر چیزی نشانه یا نشانههایی دارد و نشانه حسادت بودن یا نبودن انگیزه یک انتقاد کننده این است که باید ببینیم آیا خودش هم از طریق دزدی و رشوه و به طور کلی از راه ناحق کسب مال میکند یا خیر؟ کسی که خودش در زندگیش از راه رشوه و دزدی و حقخوری پول در میآورد هر چند ممکن است مقدار رشوهای که میگیرد و یا میزان پول ناحقی که کسب میکند زیاد نباشد ولی مهم مقدار کسب مال ناحق نیست. کسی که بتواند به مقدار کم کسب مال ناحق کند توانایی کسب مالهای میلیاردی را هم دارد. پس اگر الان انتقادی هم میکند نه از سر دلسوزی و اعتراض به دزدیها و کسب مال ناحق است بلکه به خاطر این است که سهم خودش را از این اموال پرداخت نکردند و اگر سهمشان پرداخت شود حتی ممکن است وکیل مدافع اینها هم باشد. پس کسی که زندگیش پاک است و سعی میکند هیچ مال ناحقی وارد زندگیش نشود اگر چنین انتقادی هم بکند احتمال اینکه فقط دغدغه کسب مال ناحق داشته باشد زیاد است و اگر نگوییم همه انگیزه چنین فردی در اعتراض به کسب مال ناحق، اعتراض به ناحق بودن آن باشد حداقل قسمتی از انگیزه همین است.
پ.ن: یادآوری این نکته ضروری است که بنده از نظر وضع اقتصادی شاید زیر متوسط به حساب بیایم و نه سمت دولتی دارم و نه از دولت بیش از یارانه چیزی میگیرم و با اینکه سالهاست مشغول تحصیل علوم دینی هستم و توانایی انجام کارهای اجرایی و موقعیتش را هم داشتم؛ هم به جهت علاقه و هم مسائل دیگر تمایلی به خروج از محیط علمی ندارم. پس اگر حرفی میزنم علتش این نیست که خودم هم سهیمم.
کلمات کلیدی : حسد، حسادت، ثروت، دزدی، اختلاس، قضاوت، رشوه، ناحق، انتقاد، دلسوزی، تهمت