جمهوری اسلامی و دموکراسی
نوشته شده توسط محسن مقدس زاده در تاریخ چهارشنبه 93/11/1
اگر دموکراسی به معنی حکومت اکثرت باشد (فارغ از امکان یا عدم امکان و صحت یا عدم صحت) با توجه به اینکه در اسلام اکثریت را غیرمتعقل و گرفتار ظن و گمانها و نتیجه تبعیت از اکثریت را گمراهی میدانند، دموکراسی با اسلام سازگار نیست. البته در حکومت اسلامی تشکیل مجلس و مشورت با مردم صرفا یا در مورد مسایل سلیقهای، یعنی غیر واجب و حرام (مستحب و مکروه و مباح) از آنجا که الزامی در آنها وجود ندارد یا تعیین مصادیق احکام اجتماعی دین خواهد بود.
البته عدهای که جمهوری را صرفا به دموکراسی معنی میکنند با جمهوری اسلامی به پارادوکس خواهند رسید. ولی اگر جمهوری اسلامی را به معنی حاکمیت جمهور مسلمان بدانیم، طبیعتاً از یک مسلمان معتقد هم که جز تقید به اسلام انتظاری نیست، در این صورت حکومت اکثریت مسلمان مقید بر اقلیت غیرمسلمان یا مسلمان غیرمقید را میتوان با مسامحه در تعبیر دموکراسی دانست. البته تا زمانی که شرط دوم یعنی مسلمان معتقد بودن اکثریت باقی بماند که در صورت از اکثریت افتادن مسلمانان مقید چنین رژیمی از اساس فلسفه وجودی خود را از دست خواهد داد.
از اینجا میتوان به بیمعنی بودن پارادوکس در جمهوری اسلامی رسید. چرا که اگر قرار بود جمهوری به معنای حاکمیت اکثریت باشد (مسلمان یا غیرمسلمان) لزومی به قید اسلامی نبود و فوقش اگر اکثریت مسلمان بودند خواه، ناخواه حکومت، اسلامی میشد. از همین جا به علت اصرار امام خمینی برای لفظ جمهوری اسلامی به طوری که گفتند نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر میتوان پی برد.
نتیجه اینکه، جمهوری اسلامی یعنی ابراز قرار دادن مردم برای تحقق اهداف اسلام که در صورت اکثریت داشتن این ابزار، هدف زودتر تحقق خواهد یافت. نقلی شنیدهام از مرحوم مهندس بازرگان که گفته بود فرق من و امام در این است که من اسلام را برای ایران میخواهم ولی امام ایران را برای اسلام که مؤید این مطلب است.
کلمات کلیدی : اسلام، اکثریت، دموکراسی، جمهوری، جمهوری اسلامی، امام خمینی، مهندس بازرگان، اقلیت، مجلس، مشورت، احکام اجتماعی اسلام، ظن، گمان، مسلمان