سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امر به معروف و نهی از منکر - 12

امر به معروف و نهی از منکردر هر کاری مهمتر از هر چیز آموزش درست و اصولی است. کاری که به صورت آزمون و خطا و بدون دقت به نکات و ظرائف انجام شود کمترین خیر و بیشترین ضرر و زیان را خواهد داشت.

در مباحث قبلی به نکاتی در مورد امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرده‌ام که در اینجا به بیان دیگر اهم نکات آن خدمت شما تقدیم می‌شود.

در ادامه نکات مهمی خدمتتان عرض خواهد شد که بیشتر با تمرکز بر نهی از منکر است:

1- امر به معروف با نهی از منکر متفاوت است. در امر به معروف هدف هدایت قلبی است که از شرایط مهم آن اشتیاق و علاقه خود شخص به هدایت و رشد معنوی است ولی در نهی از منکر هدف ترک گناه علنی است و اینکه اگر شخص قابل هدایت نیست حداقل با سم‌پاشی فضا دیگران را مسموم نکند. پس از نظر اهمیت و ارزش امر به معروف مهمتر و باارزشتر از نهی از منکر است چرا که هدایت دیگران مهمتر از جلوگری ظاهری از گناه است ولی از نظر ترتیب انجام نهی از منکر مقدم بر امر به معروف است؛ چرا که تا قلب و جامعه‌ای از گناه پاک نشود قابلیت دریافت معارف زلال دینی را نخواهد داشت. ظرفی می‌تواند آب زلال را در خود جای دهد که از پلیدی و کثیفی پاک باشد و آینه‌ای می‌تواند نور خورشید را دریافت و سپس انعکاس دهد که از زنگار پاک شده باشد:
آیینه شو جمال پری طلعتان طلب
جاروب کن تو خانه سپس میهمان طلب
کسی که از آب کاذب و مضر سیر باشد تشنه آب سالم نخواهد بود:
آب کم جو تشنگی آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
اگر قلبی از پلیدی گناه پاک باشد خود تشنه کسب معارف خواهد شد و چنین قلبی شایسته دریافت بالاترین رحمت‌ها و خیرها از خداوند متعال و منبع فیض خواهد بود. اینکه بزرگترین مانع استجابت دعا گناه است عنایت به این نکته دارد.
پس ابتدا باید اصل را بر نهی از منکر بگذاریم و اگر نهی از منکر موثر بود خود شخص به دنبال کسب معارف خواهد آمد.

2- اولین مرتبه نهی از منکر تذکر زبانی نیست بلکه اعراض و انزجار قلبی است. فرض بفرمایید یک پیرمرد 80 ساله دلش بخواهد سر تا پا قرمز بپوشد و با شلوارک در خیابان راه برود. حتی اگر کسی به او تذکر ندهد نگاه مردم به او چگونه خواهد بود؟ چنین حالتی را مقابل گناهکار داشتن اعراض قلبی گویند. یعنی ما آنقدر از عمل متنفر باشیم و باور به زشتی آن داشته باشیم که حالت چهره و نوع نگاه ما این حس را به طرف مقابل انتقال دهد.

3- در نهی از منکر چه در مرتبه اعراض قلبی و چه مراتب دیگر باید تمرکز ما بر روی تحقیر گناه و نرمش و خیرخواهی نسبت به گناهکار باشد. اگر یکی از این دو نباشد نه تنها نتیجه لازم به دست نخواهد آمد بلکه ضررهای مختلفی هم به وجود خواهد آمد. بهترین و موثرترین ابزار برای جلوگیری از گناه القای حقیر و زشت و پلید بودن گناه است (چه گناه کوچک و چه بزرگ) که این کار با تحقیر و انتقال این حس باید همراه باشد. ما باید آنقدر باور و ایمان به زشتی گناه داشته باشیم که نه تنها حقیر بودن آن را به زبان بیاوریم بلکه با تمام وجود این حس را به طرف مقابل انتقال دهیم. به علاوه توجه به این نکته هم ضروری است که ما از گناه متنفر هستیم نه از گناهکار. چه بسا او عاقبت بخیر شود و ما عاقبت بخیر نشویم. پس در تحقیر گناه باید رفتار با گناهکار با احترام و نرمش و خیرخواهی همراه باشد. درست مانند برخورد با دوست بسیار عزیزی که کار بسیار زشتی انجام داده است. با او چگونه برخورد می‌کنید و چگونه به او تذکر می‌دهید؟ با دیگران هم چنین کنید. البته این نوع برخورد مختص کسانی است که از روی جهالت و عدم درک قبح گناه دست به گناه می‌زنند و مسلما حساب کسانی که از روی عناد و لجبازی و به صورت سازماندهی شده گناه می‌کنند جداست که البته همین روش بر روی آنها هم موثر خواهد بود و آنها را از موضع قوت و قدرت به موضع انفعال خواهد برد.

4- یکی از آفات نهی از منکر عدم تفکیک بین نیت‌ها و حالات روحی و روانی خوب و بد می‌باشد. مثلا بسیاری از کسانی که منکر و گناهی را مشاهده می‌کنند ممکن است به هم بریزند و دچار آشفتگی و اضطراب شوند و ناراحتی‌های مختلف عصبی و روحی پیدا کنند و بدتر از آن تصور کنند چنین حالتی خوب و زیباست در حالی که امر به معروف و نهی از منکر که بزرگترین تکلیف الهی است باید بالاترین آرامش را به ما بدهد. تفکیک بین حالات و نیات مختلف می‌تواند در رهایی از نیات بد و زشت به ما کمک کند. توضیح اینکه مومن حتما باید در مواجهه با منکر و گناه بی‌تفاوت نباشد و از اینکه معصیت خدا انجام داده می‌شود و بدین وسیله تر و خشک می‌سوزند ناراحت باشد اما این ناراحتی باید از موضع قوت و قدرت باشد نه از موضع انفعال و احساس بی‌پناهی. اگر ما باور داریم که وقتی به بزرگترین تکلیف الهی عمل می‌کنیم خدا پشتیبان ماست و تکیه‌گاه محکمی داریم که هیچ نیرویی توان مقابله و مقاومت در برابر او را ندارد و اگر ما به تکلیف خود عمل کنیم حتی اگر در ظاهر شکست بخوریم باز به هدف اصلی که دریافت رحمت و خیر کثیر از خداست رسیده‌ایم مسلما با اعتماد به نفس بالا و بدون تزلزل و انفعال و ترس به انجام تکلیف خواهیم پرداخت. در مقابل اگر ما در ذهن و زبان اعتراف کنیم که خدا پشتیبان ماست ولی در دل باور و اعتماد به او نداشته باشیم قطعا موقع انجام تکلیف و مقابله با گناه و منکر ضعف و سستی بر ما غالب خواهد شد و احساس بی‌پناهی خواهیم کرد و این حس باعث خواهد شد که هم در عمل نهی ما چندان موثر نباشد و هم از نظر شخصی دچار آشفتگی و اضطراب و ترس‌های منفی شویم که ریشه بسیاری از امراض جسمی هم مشکلات روحی و روانی می‌باشد.

5- برای اینکه بتوانیم گناهی را در حدی که شایسته آن گناه است تحقیر کنیم باید به میزان قبح و زشتی آن آگاهی و توجه داشته باشیم. کسی که گناه علنی انجام می‌دهد علاوه بر زشتی گناهی که انجام می‌دهد گناهان دیگری را در کنار آن مرتکب می‌شود که زشتی آنها بسیار بیشتر از اصل گناهی است که انجام می‌دهد و مسلما نهی از هر گناهی باید متناسب با زشتی و قبح آن گناه باشد. کسی که گناه را به طور علنی انجام می‌دهد علاوه بر گناهی که مرتکب می‌شود چند گناه بزرگ دیگر را هم انجام می‌دهد:
الف- با انجام علنی گناه دیگران را نیز تشویق به انجام گناه می‌کند که همانطور که تشویق به اطاعت از دستورات دینی بزرگترین تکالیف است تشویق به گناه و گمراه کردن دیگران هم از بزرگترین گناهان است و جبران چنین گناهی سخت و مشکل است.
ب- با انجام علنی گناه و تکرار آن باعث از بین رفتن قبح گناه در جامعه می‌شود. گناهی که در ابتدا کسانی که می‌خواستند انجام دهند از روی ترس یا خجالت از انجام علنی آن خودداری می‌کردند پس از مدتی با خیال راحت آنرا انجام خواهند داد. قبح‌زدایی از گناه یکی از بزرگترین گناهان می‌باشد.
ج- ایجاد زمینه مناسب برای گناه دیگران هم یکی از گناهان بزرگ می‌باشد. توضیح اینکه وقتی کسی خود را در انجام گناهی تنها ببیند قطعا احتمال انجام آن گناه کمتر خواهد بود ولی وقتی فضای روحی و روانی مناسبی برای آن گناه به سبب همراهی افراد دیگر در انجام آن گناه ایجاد شود قطعا انجام گناه راحتتر خواهد بود.
د- شکستن حریم احکام الهی در جامعه با انجام علنی گناه که خود از گناهان بزرگ می‌باشد.

6- سوال مهمی که ممکن است ایجاد شود این است که کسی که گناهی را علنی انجام نمی‌دهد به احتمال زیاد آن را مخفیانه انجام خواهد داد و چنین فضایی باعث رشد ریا و نفاق در جامعه خواهد شد. در پاسخ به این افراد باید گفت که مسلما ریا و نفاق از بزرگترین گناهان و موجب سقوط معنوی می‌باشد و مخصوصا نفاق که موجب شدیدترین عذاب‌های ابدی است ولی دقت به این نکته هم لازم است که ریا و نفاق هر قدر هم زشت و پلید باشند باعث سقوط خود شخص می‌شوند ولی کسی که گناه علنی انجام می‌دهد فضا را مسموم می‌کند و موجب گمراهی دیگران می‌شود. قطعا ضرر زدن به جامعه بدتر از ضرر به یک نفر می‌باشد.

7- نکته مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که هر کاری که موجب تشویق دیگران به گناه شود گناه است. سکوتی که باعث شود که دیگران با خیال راحت گناه کنند گناه است. لبخندی که باعث تشویق دیگران به انجام گناه شود گناه است. ممکن است ما به بهانه جذب دیگران به دین به ایشان لبخند بزنیم ولی همین که این لبخند نشانه تایید غیرمستقیم گناه باشد گناه است. نرمش و ملایمت و خیرخواهی و احترام به اشخاص نباید مانع ابزار ناراحتی و تنفر ما نسبت به گناه شود. همانطور که قبلا هم اشاره شد در کنار احترام و نرمش و خیرخواهی به گناهکار باید با دل و زبان (اولویت با نهی با دل است) حس حقیر بودن گناه را به او انتقال دهیم. حضور در مجلسی که گناه انجام می شود هم اگر باعث تأیید و تشویق و قبح شکنی از گناه شود هم گناه است.

همچنین نکات مهم دیگری در گذشته در مورد امر به معروف ونهی از منکر بیان شده است و در آینده هم إن شاء الله نکات دیگری عرض خواهد شد.


برای ورود به کانال تلگرام اینجا کلیک کنید  



کلمات کلیدی : نهی از منکر، امر به معروف، امر به معروف و نهی از منکر، اعراض قلبی، تذکر زبانی، گناه علنی، نفاق، ریا، تذکر لسانی، تحقیر گناه