وبلاگ :
يادداشتهاي شخصي محسن مقدس زاده
يادداشت :
ازدواج مجدد - 1
نظرات :
0
خصوصي ،
3
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
نابغه
سلام
ببخشيد ميشه ايميلتون رو بديد؟
البته اگه مايليد...............
في امان الله .............
پاسخ
سلام. شما براي ارسال پيام خصوصي به بنده از قسمت ارنباط با ما که در وبلاگ هست استفاده کنيد. پيام به ايميل من ارسال خواهد شد و در صورت نياز و نيز ثبت ايميلتان با ايميل شما تماس خواهم گرفت.
+
نابغه
سلام
ممنون از پاسخ کاملتون................................
به ما هم سر بزنيد...............................
في امان الله................................
پاسخ
سلام. خواهش ميکنم. لطف داريد. إن شاء الله حتما سر ميزنم. خدانگهدار.
+
نابغه
سلام برادر....................
چرا بيشتر از چهار بار ازدواج دائم حرام است؟
اگر کسي بتواند عدالت را برقرارکند چه؟
پاسخ
سلام عليکم. مثل بسياري از احکام بنده جايي علتي براي اين حکم نديدم. البته بيان علت حکم نقض غرض است. يعني با هدف خداوند متعال از وضع احکام منافات دارد. چرا که هدف اصلي و نهايي از دستورات ديني آزمودن ميزان بندگي و تسليم ماست، چنانچه حتي بعضي از دستورات خدا مانند دستور به ذبح حضرت اسماعيل علتي جز اين ندارد. پس اگر علت فرعي و نه اصلي احکام ذکر ميشد ديگر تعبد معني نداشت؛ چرا که ما متعبد و تسليم دليل و منفعت ظاهري بوديم نه تسليم خالق و آفريدگار. البته علل ديگري هم که در مورد بعضي از احکام ذکر شده است علل فرعي بوده و بيان نوعي فايده آن حکم است. مثلا ميفرمايند روزه براي اين است که تشنگي و گرسنگي، تشنگان و گرسنگان را درک کنيم. خوب اين هم مطلب مهمي است که در پالايش روح بسيار مؤثر است ولي خود اين هم هدف از آن تسليم در مقابل حضرت حق بودن است. پس علل فرعي هم در نهايت به هدف اصلي منتهي ميشوند. به علاوه اينکه اتفاقا در مورد مثال روژه دقيقا با توجه به فرمايش قرآن و احکام روزه هدف اولي هم تعبد است. چرا که آبي که تا ديروز حلال بود الان حرام است. چرا؟ فقط جهت آزمودن ميزان تعبد و بندگي ما. البته اگر ما با روايات و يا دليل عقلي قطعي و محکم به اين نتيجه رسيديم که فلان عمل علت حکمي است ميتوانيم در جاي ديگر هم جاري کنيم ولي به شرطي که چنين باشد. مثلا ما ميدانيم که هر مايع مستکننده نجس است. يعني يکي از عاملهاي نجس بودن، مايع مستکننده بودن است؛ پس هر جا مايع مستکننده ديديم ميتوانيم حکم به نجاست کنيم. اين به خلاف مثلا حجاب است. هر چند يکي از منافع حجاب کنترل جنسي مرد است ولي علت وجوب حجاب اين نيست. چرا که اگر چنين بود در مقابل زن غيرمسلمان هم نگاه بدون قصد بايد حرام ميبود همانطور که در مقابل زن مسلمان حرام است و يا مثل عده که ممکن است يکي از منافع آن اطمينان از بچهدار بودن باشد ولي علت حکم اين نيست چرا که عده فقط در ازدواج مطرح است و زنا عده ندارد. پس اگر شرع مقدس علل احکام را ذکر ميکرد اولا نقض غرض ميشد ثانيا علت اصلي نبودند که علت اصلي بيان شده است.